افسردگی پس از زایمان چیست؟ اختلال جدی و نیازمند درمان
افسردگی پس از زایمان ممکن است چند هفته تا چند ماه بعد از تولد ظاهر شود و بر زندگی روزمره مادر اثر مستقیم بگذارد. برخلاف غم پس از زایمان، این وضعیت ماندگارتر و شدیدتر است.
علائم افسردگی پس از زایمان:
- خلق پایین و احساس ناامیدی
- بیعلاقگی به فعالیتهایی که قبلاً لذتبخش بودهاند
- مشکل در خواب یا خواب بیش از حد
- تغییر اشتها (کماشتهایی یا پرخوری)
- مشکل در تمرکز
- احساس گناه یا بیارزشی
- افکار مربوط به مرگ یا آسیب زدن به خود
- احساس فاصله عاطفی از نوزاد یا سختی در ایجاد پیوند مادرانه
مطالعات نشان میدهد حدود یک نفر از هر ۷ مادر این وضعیت را تجربه میکند. عدم درمان میتواند باعث طولانی شدن علائم و تضعیف توانایی مادر در مراقبت از نوزاد شود.
غم و اندوه پس از زایمان چیست؟ (Baby Blues) حالت خفیف و کوتاهمدت
این حالت بسیار شایع است و معمولاً در چند روز اول بعد از تولد شروع میشود و تا حدود دو هفته ادامه دارد.
علائم معمول:
- نوسانات خلقی
- گریههای بیدلیل
- حساسیت و تحریکپذیری
- خستگی
- مشکل در خواب
این وضعیت معمولاً خودبهخود برطرف میشود و نیاز به درمان خاصی ندارد؛ اما اگر بیشتر از دو هفته طول بکشد یا شدت پیدا کند، میتواند نشانه آغاز افسردگی پس از زایمان باشد.
اضطراب پس از زایمان چیست؟ نگرانی شدید و مداوم درباره نوزاد
برخی مادران بهجای افسردگی پس از زایمان، دچار اضطراب یا حملات هراس میشوند. این حالت نیز یک اختلال واقعی و قابل درمان است.
علائم اضطراب پس از زایمان:
- نگرانی مداوم و شدید
- حملات ترس
- افکار منفی و وسواسی درباره سلامت نوزاد
- احساس بیقراری یا ناتوانی در حفظ آرامش
- خستگی شدید
اضطراب میتواند همچون افسردگی، توانایی مادر در مراقبت از نوزاد را کاهش دهد و نباید نادیده گرفته شود.
تفاوت افسردگی پس از زایمان با غم و اندوه و اضطراب پس از زایمان
|
وضعیت
|
نیاز به درمان
|
شروع
|
مدت
|
شدت
|
|
افسردگی پس از زایمان
|
بله
|
هفتهها تا ماهها بعد
|
طولانی
|
متوسط تا شدید
|
|
غم پس از زایمان
|
معمولاً نه
|
چند روز بعد از تولد
|
۲ هفته
|
خفیف
|
|
اضطراب پس از زایمان
|
بله
|
هر زمان بعد از تولد
|
متغیر
|
از متوسط تا شدید
|
چرا شناسایی زودهنگام افسردگی پس از زایمان مهم است؟
اگر علائم افسردگی پس از زایمان شدید یا ماندگار باشند و مادر زود مراجعه نکند، ممکن است:
- پیوند عاطفی مادر و نوزاد دچار اختلال شود
- مادر احساس ناتوانی و گناه کند
- روند بهبودی طولانیتر شود
در مقابل، درمان بهموقع (رواندرمانی، حمایت خانوادگی، دارو در صورت نیاز) به بهبود سریعتر و ایجاد رابطه سالم مادر و نوزاد کمک میکند.
علائم افسردگی بعد از زایمان چیست؟
افسردگی بعد از زایمان میتواند چند هفته پس از تولد نوزاد و حتی دیرتر ظاهر شود و فراتر از نوسانات خلقی معمول روزهای اول است. در این حالت، احساسات ناخوشایند مادر شدت بیشتری پیدا میکنند و ممکن است بر توانایی او در مراقبت از خود و نوزاد اثر بگذارند. رایجترین علائم شامل موارد زیر است:
- خلق پایین و احساس غم طولانیمدت که بهسادگی از بین نمیرود.
- بیعلاقگی به فعالیتهای روزمره یا کارهایی که قبلاً برای مادر لذتبخش بودهاند.
- خستگی شدید و بیانرژی بودن حتی بعد از استراحت.
- اضطراب و نگرانی بیشازحد درباره نوزاد یا مسائل کوچک روزمره.
- احساس گناه، بیارزشی یا ناتوانی در نقش مادری.
- تغییر در خواب و اشتها کم یا زیاد شدن بیش از حد.
- افکار منفی مکرر که ممکن است شامل ناامیدی یا ترس از آسیبدیدن خود یا نوزاد باشد.
- مشکل در ایجاد پیوند عاطفی با نوزاد یا احساس دوری از او.
این علائم، چه در اولین بارداری رخ دهند و چه در زایمانهای بعدی، نشانهای هستند که مادر نیاز دارد جدی گرفته شود و برای کمک حرفهای اقدام کند. تشخیص زودهنگام میتواند از شدت گرفتن علائم جلوگیری کند و روند بهبود را کوتاهتر سازد.
علت افسردگی بعد از زایمان (طبیعی یا سزارین)
افسردگی بعد از زایمان، چه زایمان طبیعی باشد و چه سزارین، نتیجه ترکیبی از تغییرات هورمونی، جسمی و روانی است که مادر در دوران بارداری و بعد از تولد تجربه میکند. این تغییرات میتوانند بهطور مستقیم بر احساسات، انرژی و توانایی مادر در مدیریت روزمره زندگی اثر بگذارند.
۱. علل جسمانی
بعد از تولد نوزاد، سطح دو هورمون مهم زنانه یعنی استروژن و پروژسترون بهطور ناگهانی کاهش مییابد. این سقوط سریع هورمونی، بهتنهایی میتواند زمینهساز خلق پایین و احساس بیانرژی بودن شود.
همچنین در برخی زنان، کاهش هورمونهای تیروئید رخ میدهد که میتواند باعث خستگی شدید، کندی بدن و علائمی شبیه افسردگی شود. این تغییرات طبیعی بدن، فشار زیادی روی سیستم روانی وارد میکنند.
۲. علل روحی و روانی
زندگی مادر بعد از زایمان بهطور کامل دگرگون میشود. مهمترین عوامل روانی شامل:
- بیخوابی و خستگی مداوم
مراقبت از نوزاد به خواب مادر آسیب میزند و کمبود خواب یکی از اصلیترین دلایل تحریکپذیری و اضطراب است.
- احساس ناتوانی یا ترس از مراقبت نامناسب از نوزاد
بسیاری از مادران فکر میکنند «بهقدر کافی خوب نیستند» و همین فشار روانی، خلق آنها را پایین میآورد.
- تغییرات ظاهری بدن
افزایش وزن، زخم جراحی یا احساس کاهش جذابیت میتواند اعتمادبهنفس را کم کرده و موجب ناراحتی یا افسردگی شود.
- تغییر ناگهانی سبک زندگی
کاهش آزادی، مسئولیتپذیری ۲۴ ساعته و تغییر نقش اجتماعی مادرانگی همه میتوانند باعث احساس سردرگمی و استرس شوند.
افسردگی بعد از زایمان فقط نتیجه یک عامل نیست؛ بلکه مجموعهای از تغییرات شدید جسمی، نوسانات هورمونی و فشارهای روانی باعث بروز آن میشود. این وضعیت قابلدرمان است و با حمایت، استراحت و کمک تخصصی، مادران میتوانند دوباره تعادل روانی و انرژی خود را بازیابند.
درمان افسردگی بعد از زایمان
۱. دارودرمانی، چه زمانی لازم است و کدام داروها ایمنترند؟
در افسردگی بعد از زایمان متوسط تا شدید، پزشک ممکن است داروی ضدافسردگی تجویز کند. مقدار کمی از دارو وارد شیر میشود، اما بیشتر آنها در دوران شیردهی بیخطر یا کمخطر هستند.
ایمنترین گزینهها در شیردهی
- ایمیپرامین و نورتریپتیلین (TCAها)
کمخطر برای نوزاد، اما مناسب افراد با مشکلات قلبی، صرع یا افسردگی شدید نیستند.
- پاروکستین و سرترالین (SSRIها)
یکی از بهترین انتخابها در دوران شیردهی؛ مقدار بسیار کمی وارد شیر میشود.
قطع زودهنگام داروی افسردگی بعد از زایمان خطر بازگشت افسردگی را افزایش میدهد.
۲. درمانهای گیاهی، چرا توصیه نمیشوند؟
روشهای گیاهی یا سنتی برای افسردگی پس از زایمان غیرعلمی و گاهی خطرناک هستند. هرگونه درمان غیرپزشکی باید فقط با تأیید روانپزشک انجام شود، زیرا تأخیر در درمان میتواند علائم را تشدید کند.
آیا نوع زایمان در درمان تفاوت ایجاد میکند؟
خیر. افسردگی پس از زایمان چه بعد از سزارین و چه زایمان طبیعی رخ دهد، مسیر درمان یکسان است: رواندرمانی → در صورت نیاز دارودرمانی → حمایت خانوادگی و مراقبت از مادر.
3. درمان سایکوز پس از زایمان — یک اورژانس جدی
سایکوز پس از زایمان نادر اما بسیار خطرناک است و نیاز به بستری فوری دارد. این اختلال با توهم، هذیان یا رفتارهای غیرعادی همراه است.
روشهای درمان
- داروهای ضدجنون، تثبیتکننده خلق و بنزودیازپینها
- درمان الکتروشوک ECT
در مواردی که دارو مؤثر نیست، با تغییر شیمی مغز علائم را سریع کاهش میدهد.
در این دوره معمولاً مادر باید مدتی از نوزاد جدا شود، بنابراین بازسازی ارتباط مادر–کودک با کمک روانشناس ضروری است.
۴. رواندرمانی — پایه اصلی درمان
رواندرمانی، بهخصوص درمان شناختی–رفتاری (CBT)، به مادر کمک میکند:
- افکار منفی را بشناسد و اصلاح کند
- احساساتش را بهتر مدیریت کند
- تکنیکهای کاهش استرس را بیاموزد
این روش برای افسردگی خفیف تا متوسط بسیار مؤثر است.
5. حمایت اجتماعی — ستون محکم بهبود
داشتن شبکه حمایتی نقش مهمی در کاهش علائم دارد. حمایت میتواند از طرف؛ همسر، خانواده و دوستان و گروههای مادران تازهزایمانکرده باشد. صحبت با مادرانی که تجربه مشابه دارند، احساس تنهایی را کم میکند.
6. مراقبت از خود — نیاز ضروری، نه یک انتخاب
سلامت روان مادر زمانی بهتر میشود که بتواند از خود نیز مراقبت کند:
- خواب کافی
- تغذیه سالم و منظم
- پیادهروی یا حرکت سبک روزانه
- پذیرفتن کمک دیگران
- اختصاص زمان کوتاه برای کارهای لذتبخش
این اقدامات ساده به بازگشت انرژی و کاهش استرس کمک میکنند.